پایگاه خبری تحلیلی رسا

اولین رسـانه مستقـل خبــری،تحلیـلی منطقه

پایگاه خبری تحلیلی رسا

اولین رسـانه مستقـل خبــری،تحلیـلی منطقه

اعضای ششمین دوره شورای اسلامی شهر حمیل در جلساتی نسبت به تعیین تکلیف سمت شهردار شهر تصمیماتی را اخذ کردند که نارضایتی های عمومی زیادی را در پی داشته است.

شورای این دوره با عدم هماهنگی و تعامل در مسیر مدیریت شهرداری ،نهایتا منجر به عدم قبول مجدد این جایگاه از سوی کامران جلوند شد،تصمیمی که ناخواسته بخاطر ناشی گری برخی اعضای شورا که برخواسته از عدم درک صحیح از حکم روایی شهری،تحصیلات،تجربه و عدم شناخت درست از جایگاه شورا بود،گرفته شده و شهرداری و شهر حمیل را با بحران جدی مدیریت شهری مواجه کرد .

شهر حمیل لیاقت جایگاه ارتقا جایگاه شهری را داشته و دارد و امیدوار بودیم با شروع بکار دور جدید شورا این امر سر لوحه تصمیمات اعضا قرار گیرد که البته با تصمیمات اخیر متوجه شدیم آرزویی بیش نیست.

ضعف جدی در حفظ کامران جلوند بعنوان شهردار، متعاقب آن تسریع جهت انتخاب شهردار،فقدان درک صحیح از جایگاه شهری و موقعیت مکانی شهر حمیل در کرویدر ایلام-کرمانشاه و مهمتر از همه انتصاب حمید شهبازی ناکام ادوار متعدد شورای شهر اسلام آباد بعنوان شهردار شهر حمیل از موارد متعددی است که از همین ابتدای کار موجب بحران جدی هویتی شورای اسلامی در میان مردم شهر شده است و به اذعان بسیاری چه بسا شورای این دوره در کوتاه مدت با خطر انحلال مواجه گردد.

سوالات اساسی و جدی متعددی پیرامون انتصاب شهردار شهر حمیل وجود دارد که امیدوارم اعضای شورا با توجه به عدم تحصیلات،تجربه،تخصص و جایگاه اجرائی-مدیریتی پاسخی در خور جهت رضایت افکار عمومی داشته باشند .

از همین ابتدا عموماً اعلام می کنم که نه فقط از طریق این نوشته بلکه هرکدام از اعضای شورا و یا جمعا در هر مکان و زمانی که اعلام کنند حاضربه تبادل نظر پیرامون تصمیمات غلط و هزینه ساز آنها برای شهر حمیل هستم.

اولین موردی که مخاطرات جدی را به ذهن متبادر می کند هزینه جاری،عمرانی و درآمد شهرداری است،بنابر آمار موجود هیچکدام از هزینه های جاری،عمرانی و درآمدی شهرداری با ترازنامه همخوانی ندارد،این عدم همخوانی آمارها نشان می دهد بسیاری از درآمدها محقق نشده است،سوال اساسی پیرامون این موضوع وجود دارد که کامران جلوند که یک نیروی بومی،باتجربه و نفوذ در میان مردم و مدیران شهرستان و استان بوده نتوانسته این اعداد و ارقام را محقق کند،حال یک نیروی غیربومی،فاقد تجربه و صلاحیت و توانایی چگونه میخواهد میلیاردها ریال درآمد و اعتبارات محقق نشده را محقق و وصول کند که مانع از پیش آمدن رکود در اصلی ترین سازمان مدیریت شهرحمیل شود؟

2.میزان بدهی،بستانکاری،هزینه های جاری،عمرانی و درآمدی و ردیف بودجه 1400 شهرداری حمیل چندمیلیارد تومان است؟آیا از این اعداد و ارقام اطلاع دارید؟آیا یک ترازنامه مالی را تاکنون مشاهده نموده اید؟نیک می دانید که تکمیل پروژه های قدیمی و جدید شهری نیازمند اعتبارات و درآمد مازاد است.گزینه غیر بومی،هلی برن شده و انتصابی شما،منابع مالی و اعتبارات را چگونه می خواهد تهیه نماید؟

3.شهر حمیل با توجه به جایگاه راهبردی مابین ایلام-کرمانشاه نیازمبرم به سند شهری دارد و اگر درآمد پایدار نداشته باشد در آینده ای نه چندان دور مجبور به شهر فروشی خواهد شد،برنامه مالی شهردار منتصب و اعضای شورا برای چالش عوارض منابع پایدار چیست ؟ و اساساً چگونه می خواهید آنرا ایجاد کنید؟آیا اصلا با این موارد آشنایی دارید؟

4.ارزیابی سند توسعه شهر حمیل یا همان CDS ،برنامه راهبردی-عملیاتی 4 ساله شهرداری،درآمد پایدار،سرمایه اجتماعی-جمعیتی،مشکلات زیست محیطی،رفع بحران هویت شهری و نابسامانی ساخت و سازهای شهری؛تکمیل ساختار موجود شهرداری،پیگیری و تعیین حریم اصلی ترین خیابان ها و بلوار شهر و ..... از اصلی ترین برنامه های یک گزینه تصدی شهرداری حمیل است،آیا حمید شهبازی این برنامه ها را ارائه داده است؟اگر بله،به چه کسی و کدام عضو شورا با کدام تخصص و تحصیلات و تبحر آنرا بررسی و راستی آزمایی کرده است؟

5. با توجه به حکم روایی خوب شهری و بی توجهی اعضای شورا به این اصل؛ و رویکرد متمرکز از بالا به پایین در فرآیندهای تصمیم ساز مدیریت شهری شهر حمیل،مدیریت تداخل وظیفه شهرداری با دیگر ارگان ها،فروش تراکم و تغییر کاربری اراضی اطراف شهر همراه با آینده نگری و برنامه در کمیسیون ماده 5،تغییر و توسعه محدوده شهری به سمت شرق و شمال شرق شهر حمیل،برون سپاری پروژه های اجرایی-خدماتی،توسعه مشارکت شهروندی و حرکت به سمت شهر شهروند مدار همراه با مدیریت قانونمند و بدون لابی از جمله رویکردهای یک شهردار موفق شهر جوان و نوپایی همچون حمیل است ،برنامه های گزینه انتصابی شما چیست؟آیا اصلا چنین برنامه ای ارائه شده است؟

6. با توجه به لزوم جایگزینی بودجه تعهدی به جای سیستم نقدی،ضبط وثبت دارایی های غیر نقدی،ایجاد انضباط مالی،ساماندهی خدمات شهری،جایگزینی بسیاری از ماشین آلات غیر کاربردی،حذف تدریجی استفاده از آب شرب در آبیاری فضای سبز بلوار شهید یعقوب نژاد و پارک های اطراف،تعیین تکلیف و ساماندهی ورودی و خروجی و یکسان سازی کندروهای جنوبی و شمالی با بلوار شهید یعقوب نژاد،تکمیل پروژه پارک کوهستان و ادامه و تکمیل منطقه تفریحی سراب گاروانی و پیگیری و وصول بدهی عوارضی جندین ساله شهرداری از اشخاص حقیقی و حقوقی است،
آیا این نیروی غیر بومی و فاقد سرمایه اجتماعی انتصابی،توانایی تعامل و ارتباطی همچون کامران جلوند با مردم را دارد و اساسا آیا قادر به انجام امور بالا هست؟آیا شما اعضای شورای اسلامی شهر حمیل ضمانت اجرای مسئولیت واگذاره شده به حمید شهبازی را متقبل می شوید؟

اعضای شورای اسلامی شهر و مردم محترم و مظلوم حمیل:

شهر نوپای حمیل در مرحله گذر از پلکان جمعیتی-جغرافیایی است و نیازمند خدمات مدیریتی کیفیتی همراه با پارادایم است،مدیریت شهری را می طلبد که پای اصول بایستد و در سوابقش اهل معامله و زد و بند نباشد،نیرویی که با تعامل قانونمند با مردم سیستم عوارضی درآمدی را روز به روز جهت شکوفایی شهر بکار گیرد،سرمایه اجتماعی داشته باشد،بدور از سیاسی کاری باشد،معتقد به مدیریت سیستماتیک،حرفه ای و غیر سیاسی باشد و به عقلانیت و خرد جمعی اعتقاد داشته باشد،

شهر نیاز مبرم و اساسی به یک طرح مدون و قابل اجرا ،جهت در بن بست قرار نگرفتن به واسطه احداث مسیر جدید ایلام – کرمانشاه است و این امر محقق نخواهد شد مگر با مدیریتی قوی و دلسوز.

فلذا با توجه به عدم تجربه،تخصص،جایگاه و نفوذ اجتماعی مردمی و مدیریتی گزینه انتصابی و لزوم داشتن یک شهردار قوی و مردمی جهت عدم مواجه با بحران شهری -اجتماعی،امیدوارم اعضای شورا در تصمیم خود بازنگری کنید و گزینه ای را بر صندلی شهرداری تکیه دهند که بعدها به نیکی از آنها یاد کنند.

 

🔸 امروز قصد دارم برخی از واژگان سیاسی بکار برده شده در سیاست ایران را موشکافانه‌تر تبیین کنم. این تحلیل‌ها در راستای انتخابات #۱۴۰۰ است. به یقین به ذهن دارید که رهبری انقلاب در توصیه‌ای به آقای دکتر احمدی‌نژاد فرمودند به شما توصیه می‌کنیم که در انتخابات(۹۶) شرکت نکنید چون نه به صلاح شماست و نه به صلاح کشور. چون حضور شما باعث ایجاد یک دوقطبی خواهد شد و شما اگر در این مقوله وارد شدید، این دو قطبی در کشور ایجاد می‌شود دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور لذا من صلاح نمی‌دانم شما وارد بشوید.

🔖 اما دوقطبی چیست؟!

🔸 یکی از اساسی‌ترین واژگانی که باید ابتدا آنرا فهم کرد و بعد به سراغ تحلیل مسائل پیرامون انتخابات رفت همین مسئلهٔ دوقطبی است. ساده و روان معنای دوقطبی اینست که تمام جناح‌ها(اعم‌ از چپ و راست)، تمام احزاب(اعم از غیرقانونی و قانونی)، مراجع(اعم از انقلابی و غیرانقلابی)، دستگاه‌های امنیتی(اعم از وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه)، حوزه علمیه(اعم از مجمع روحانیون و یا جامعهٔ روحانیت مبارز) و ... با حضور آقای دکتر احمدی‌نژاد در یک صف‌آرایی کاملاً جدی قرار می‌گیرند. در این مطلع سخن، ذکر مصداقی دقیق؛ روشنگر و تبیین‌کنندهٔ جملات بالاست که در زیر به آن اشارتی کوتاه خواهم داشت.

🔸 صف‌بندی میان جریانات و گروه‌های بالا در انتخابات سال ۸۸ نشان از یک صف‌بندی جدّی انقلابی-غیرانقلابی واقعی داد. این صف‌بندی فقط و فقط با حضور شخص احمدی‌نژاد ایجاد شد که تمام غیرانقلابی‌ها را علیه انقلابی‌ها شوراند! توجه کنید و با دقت به این جمله فکر کنید، غیرانقلابی‌ها را علیه انقلابی‌ها شوراند و غائلهٔ عظیم ۸۸ را به راه انداخت چون آنها تمام منافع اقتصادی-سیاسی خود را با روی کار آمدن احمدی‌نژاد از دست رفته دیدند و در همین راستا زیر میز بازی زدند! با نگاه به اتفاقات سال ۸۸ می‌توان فهمید که سیدعلی خامنه‌ای در میان تمام خواص، مراجع، نهادها، دستگاه‌های امنیتی، احزاب، جناح‌ها و حتی اشخاص به ظاهر انقلابی آنقدر تنها بودند که مدام فریاد این عمار سر می‌دادند و در آخر با حالت تضرع دست به توسل خدمت حضرت ولیعصر روحى و أرواح العالمین لتراب مقدمه الفداء برداشتند تا در این صف‌آرایی جدی، نگاه حضرت از جبههٔ انقلاب لحظه‌ای برداشته نشود.

🔸 در آن فتنه عده‌ای قلیل همراه رهبری انقلاب شدند چون از اساس یا با رهبری انقلاب زاویه داشتند و یا ایشان را برای رسیدن به منافع اقتصادی-سیاسی خود می‌خواستند! بعد از فرونشستن غبار فتنه، عده‌ای منافق زالوصفت برخلاف امر رهبری انقلاب، سکوت را ترجیح داده تا در موقع ضربه زدن به پشت جبههٔ انقلاب ضربهٔ اساسی بزنند که در همین راستا خواص ساکت فتنه هم در دولت فعلی و مجلس قبلی صاحب مصدرهای مهمی شدند که به فراخور زمان به برخی از آنها خواهم پرداخت!

اصلاح‌طلبان مدعی هستند که اقتصاد ایران در دولت آقای خاتمی، با وجود درامدهای کمتر نفتی از ثبات و رونق بالایی برخوردار بوده است.

این ادعا شباهت بسیار دارد به ادعای حامیان دولت آقای روحانی که سالهای 92 تا 96 را دوران ثبات و رشد اقتصادی می‌دانند، در حالی که به اعتقاد عموم اقتصاددانان مستقل، ریشه بحران‌های اقتصادی در این چند سال اخیر دقیقا به همان سیاست‌های دولت اول روحانی باز می‌گردد.

در دولت خانمی نیز، با تک نرخی کردن ارز در سال 80، در واقع ارز را روی یک نرخ معین، تثبیت کردند و این شروع روندی بود که با عقب افتادن از تورم، به تدریج سال به سال نرخ خروج سرمایه از کشور را بالا برد و ادامه ناگزیر این سیاست در سال‌های بعد، ریشه بحران ارزی در سال 91 شد.

در دولت اصلاحات، طرح تثبیت قیمت‌ کالا و انرژی که در ادامه طرح تثبیت نرخ ارز اجرایی شد، شرایط اقتصادی را به جایی رساند که افزایش فشار 20درصدی سالیانه به بودجه [فقط از محل تثبیت قیمت‌ها] وضعیتی ظاهرا با ثبات اما به شدت ناپایدار و در آستانه انفجار را به کشور تحمیل کرده بود.

هر ساله با نزدیک شدن فصل بهار، شاهد مهاجرت لک‌لک‌های سفید به مناطق غربی به منظور جوجه آوری و تابستان گذرانی هستیم.

لک لک سفید با نام کُردی «حاجی له‌ق له‌ق» یکی از گونه‌های پرندگان با رفتاری اجتماعی است که از دیرباز در منطقه حمیل و روستاهای اطراف آن از زیستگاه‌های این پرنده در منطقه بوده است.

لک لک سفید با نام علمی « Ciconia Ciconia » پرنده‌ای با ۱۰۲ سانتی‌متر طول در زمره بزرگترین پرندگان کنارآبزی است. نر و ماده این پرنده هم شکل هستند و جزو پرندگان زادآور هستند.

این پرنده آرام با که چند سالی است دوباره با مردم این دیار به خوبی انس گرفته است و بر روی دکل های مخابراتی، آرامش می‌گیرند.

این گونه زیبا زمستان‌ها را در مناطق گرمسیری کشور مانند تالاب های استان خوزستان و فارس و... به سر برده و با شروع فصل بهار، مهاجرت خود را به مناطق غربی کشور و به ویژه استان کردستان و کرمانشاه به منظور جوجه آوری و تابستان گذرانی آغاز می‌کند.

لک لک سفید در بیشتر نقاط استان مشاهده می شود اما به دلیل شرایط زیستگاهی مناسب، وجود درختان بلوط، فراوانی غذا و احساس امنیت، چند سالی است بعد از سالها غیبت دوباره به این منطقه برگشته اند.

وجود و بازگشت لک لک‌های سفید برای مردم منطقه همراه با سال های پربارش و نوید بخش سالی پربار و پربرکت است و این باور ریشه در سالهای دوری دارد که این پرنده همسایه همیشگی این مردم بوده است.

هفده سال پیش در یک شهرستان کوچک فقیر، در مدرسه‌ای که دخترهای تازه بالغ دوازده تا چهارده ساله، گهگدار با مراقبت و وسواس پشت نیمکت می‌نشستند تا کفشهای کهنه‌شان پیدا نباشد و وصله‌های مانتوهای کهنه‌شان مخفی‌ بماند، دخترک محجوب و متینی بود که هر صبح با ماشین بزرگ و راننده‌ی شخصی به مدرسه می‌آمد. پیاده می‌شد و دربرابر چشمهای حسرت‌بار دخترکان دیگر، خرامان‌خرامان با چادر مشکی‌اش وارد حیاط مدرسه می‌شد. در آن شهر سردسیر کوهستانی، که زمستانهایش می‌سوزاند و می‌چزاند، هر روز از ساعت هفت تا هفت و نیم صبح، دخترکان استخوانی در مراسم صبحگاه می‌لرزیدند و شکنجه می‌شدند. در تمام مدتی که آنها به جان رهبر دعا می‌کردند، نیایش‌های مذهبی گروهی می‌خواندند و گوش‌سپار موعظه‌های معلم پرورشی و خط و نشان‌های ناظم می‌شدند، دخترک چادری در کلاس درس کنار بخاری نشسته بود، می‌گفتند گواهی پزشک دارد و سرما سینوزیتش را تشدید می‌کند. دخترکی با نمرات متوسط و هوش زیر متوسط که هر بار و در پایان هر «ثلث» با شعبده‌بازی، شاگرد ممتاز معرفی می‌شد. دختر بی‌آزار و آرامی که سرش به کار خودش بود و به بقیه نگاه می‌کرد بی آنکه ببیندشان. دختر «استاندار» بود و همین که بینی‌اش را توی کار دیگران فرو نمی‌کرد، برای همکلاسی‌هایش کافی بود. 
چند ماه پیش نام دخترک دیروز و زن جوان امروز را در «لیست امید» دیدم که برای خودش خانم دکتری شده بود و چند روز است که فهمیده‌ام بابت تمام آن فرقهایی که با دانش آموزان دیگر داشته در فیش حقوقی پدرش گزینه‌ی جداگانه‌ای درج شده بوده: «کمک هزینه‌ی اوقات فراغت فرزندان». چند روز است که فهمیده‌ام داستان ما آخر ندارد. چند روز است که فهمیده‌ام دستمزد شرافت پدران ما این است که ما باید حالا حالاها نقش جسد، نقش شهید راه والامنصبان، نقش ریگ کف رودخانه را بازی کنیم و باید به همین هم راضی باشیم.

با در نظر گرفتن آتش سوزی های چند روز اخیر ،بیش از 600  هگتار از اراضی زیر کشت گندم و جو از اوایل برداشت محصول در منطقه حمیل بر اثر آتش سوزی هائی که عمدتاً محصول عوامل انسانی و عمدی از بین رفته است.متوسط برداشت محصول در هر هکتار از این مزارع که سه هزار و 500 کیلوگرم است، در مجموع دومیلیون و یکصد هزار کیلو (2100 تن) گندم و جو  تولیدی کشاورزان منطقه حمیل در چند روز اخیر در آتش سوخته است..

حجم آتش سوزی های امسال درمزارع جو و  گندم درمقایسه با سال قبل افزایش قابل توجهی داشته است .

امروز  پنجشنبه 3/تیرماه ،آتش سوزی گسترده ای در مزارع گندم منطقه هرسم اتفاق افتاد که منجر به تلف شدن بسیاری از مزارعی شد که عمدتاً زیر کشت گندم بودند،بنا بر اظهارات مردم منطقه بیش از 400 هکتار از مزارع این منطقه امروز در آتش سوخته است.

در طی روز های اخیر هم یک فقره آتشوزی در مزارع جو و گندم منطقه قوچمی رخ داد که منجر به از بین رفتن بیش از ده هکتار جو و گندم آبی مردمی شد، که عمدتا کشاورز هستند و بالطبع تنها منبع درآمد  آنها  نیز همین مزارع.

اما با تمام اتفاقات این روزها عملکرد جهادکشاورزی نیز بسیار جالب توجه است،سازمانی که برای تحوییل گرفتن محصول کشاورزان 7 خوان خاص خود را طراحی کرده است، از جی پی اس زمین  های کشاورزی برای تحویل گرفتن گندم گرفته تا  تشکیل صف های صد ها نفری کشاورزان برای  صدور معرفی نامه ای  که حاوی تنها نام و نام خانوادگی کشاورز ،مقدار زیر کشت و مقدار گندم تحویلی  است.

اما سوالی که این این وسط بی جواب مانده است: جی پی اس عمدتاً هکتاری هفت هزار تومن به چه جهت است،آیا این عمل این شائبه را در ذهن مردم به وجود نمی آورد که این عمل  تنها به جهت درآمد زائی  افراد خاصی است؟

در هر صورت این کشاورز است که متضرر واقعی است،از عملکرد مفتضحانه مسئولین تا بی نظارتی دستگاه های متولی ،از پول های دریافتی از کشاورزی که یک سال با مشقت تمام اقدام به کاشت و داشت و برداشت محصول می کند ...

مسئولین که خوابند دعا میکنیم که شاید بلا نبارد .....

 

پس از حواشی پیش آمده در خصوص واژه دیوث سایسی، دفتر آیت الله جوادی آملی طی اطاعیه ای به بازتعریف این واژه و همچنین تبیین واژه دیوث اقتصادی پرداخت. 

در دیدار روز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت دکتر عارف نماینده منتخب مردم تهران و جمع دیگری از نمایندگان منتخب مجلس شورای اسلامی با حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی، مطالب ارزشمندی در سه محور کلی نقش مردم در جامعه، وظایف مسئولان و جایگاه رهبری مطرح گردید.

در این دیدار به کارگیری واژه ای خاص موجب برداشت ناصوابی گشته که امید این توضیح در جهت رفع این ابهام مؤثر و مفید باشد.

یکی از واژه ها و مفاهیمی که در فقه کاربرد رسمی دارد واژه ( دیاثت ) است آنچه در فهم درست رهنمودهای حضرت استاد حائز اهمیت است، کاربرد اصطلاح «دیاثت» در دانش فقه و اخلاق است که با کاربرد عرفی آن، تفاوت زیادی دارد.

توضیح اینکه فقیهان شیعه، در ابواب قضاء، حدود و شهادات، بر اساس روایات معتبر امامان معصوم (علیهم السلام) احکام متعددی برای «دیوث» و «دیاثت» مطرح کرده اند. همانطور که در کتاب شریف مجمع البحرین آمده در اصطلاح ایشان، «دیوث» به مرد بى غیرتی گفته می شود که مردان بیگانه را بر همسرش وارد مى‌کند. دیاثت از گناهان کبیره است به گونه ای که در روایتی از وجود مقدس رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که دیوث بوى بهشت رااستشمام نمى‌کند. امام صادق ( علیه السلام ) نیز مى‌فرماید: «بهشت بر دیوث حرام است.»از این روشهادت دیوث نیز در محاکم شرعی پذیرفته نیست.

آیت الله العظمی جوادی آملی با تبیین معنای غیرت در فرهنگ اسلامی اذعان داشتند: در فرهنگ قرآنی غیرت را  معرفت هویت و غیر زدایی  تشکیل می دهد و غیرزدایی هم به این معنا است که اولا اجازه ندهیم بیگانه به حریم ما نفوذ کند و ثانیا خودمان هم در کار دیگران تجسس نکنیم. بیگانه را در حریم خود راه دادن و وارد حریم غیر شدن با غیرت سازگار نیست.  بر اساس چنین معنای فقهی و اخلاقی معظم له با بیان اینکه کشور ما، کشوری غنی و برخوردار از نعمات و مواهب الهی است، اظهار داشتند: با وجود این همه منابع غنی در داخل کشور، واردات برخی کالاها که در کشور امکان تولید آن وجود دارد، دلیلی جزء سوء مدیریت و در برخی موارد بی غیرتی ندارد.

حضرت استاد در چنین فضایی بحث غیرت دینی را مطرح نموده و با توسعه مفهومی نسبت به کلمه دیاثت و دیوث فرمودند کسانی که راه نفوذ بیگانگان را درفضای اقتصادی و یا سیاسی به روی کشور می گشایند از غیرت اقتصادی و یا سیاسی برخوردار نبوده و دیوث هستند.


ونگرن اشترنبرک اسیران را زنده‌زنده دفن می‌کرد، بر تیرکی چوبی بسته و می‌سوزاند و به درون دیگ بخار قطارها می‌انداخت. در دوران معاصر زندگینامه‌نویسان کوشیدند از درون شایعات و منابع نامطمئن، تصویری قابل اعتماد از او استخراج و ترسیم کنند اما هرگز موفق به تبرئۀ وی نشدند. از سفاکی‌های اشترنبرک داستان‌های بسیاری نقل شده است؛
شباهت‌های ابوبکر بغدادی و اشراف‌زادۀ یاغیِ روس
 نویسنده‌ای به نام پیتر هاپکرک برخی از نمونه‌های بسیار مهیج این داستان‌ها را گرد آورده است. اشترنبرک به نوع عجیبی از بودیسم عرفانی معتقد بود. تفسیر وی از ایمان بودایی، احتمالاً همان اندازه برای اغلب بوداییان غریب بود که امروزه اسلامِ افراطی داعش برای مسلمانان عجیب است.

حسن روحانی در کتاب خاطرات خود می نویسد: حس کردم نور از بالا می‌تابد، سرم را بلند کردم و یک شیء نورانی را که تقریبا مکعب مستطیل بود و حدود دو متر طول داشت و عرض و ارتفاع آن هم حدود یک متر بود، دیدم که از بالا به سمت داخل حیاط مسجد به آرامی در حال فرود آمدن است


حالات معنوی و روحانی در هر سن و وضعیت ممکن است برای انسان‌ها اتفاق بیفتد. این حالات معنوی برای برخی در حال خواب و برای برخی در بیداری اتفاق می‌افتد. دکتر حسن روحانی در خاطرات خود به یک خاطره معنوی که در بیداری برای ایشان اتفاق افتاده اشاره می‌کند و می‌نویسد:

واقعه عجیبی در یکی از ایام ماه محرم سال‌های دبستان، یعنی هنگامی که کلاس سوم یا چهارم تحصیل می‌کردم، برایم رخ داد که هنوز خاطره خوش آن لحظات، در ذهن من باقی مانده است؛ هر چند ماهیت آن حادثه را به طور دقیق نمی‌توانم توضیح دهم.

انتخابات به پایان رسیده است اما عدم مدیریت پیروز میدان بر شادی و رقص و پایکوبی طرفدارانش اختلافات را به حدی رسانده است که به نظر می‌‌رسد پیروزی نه بر رقبای خود، بلکه بر مردم و مذاهب و اقوام است. اما هرچند او تکیه زننده بر کرسی نمایندگی چهار سال آینده اسلام آبادغرب و دالاهو خواهد بود. من البته مایل شدم بر خلاف تمام اعتقاداتم نادر نادری پیروز این میدان شود اما با وجود اینکه نسبت به مرحله قبل، اقبال بیشتری به او متمایل شده بود، نتوانست از فیلتر شورای نگهبان رد شود. [هرچند نظر بسیاری از بزرگان و صاحب نظران سیاسی منطقه بر این است که برخی برای مانائی سیاسی خود این میرائی نخبگان منطقه را رغم می زنند]