داستان انتخابات مجلس و شیوه تبلیغات نامزدها در این دیار مصیبت زده؛ خود مصیبتی است که قبل از هر چیز؛ عزت، حریت و غرور و سربلندی مردم را نشانه گرفته است.
این جسارت را داشته باشیم که با واقعیت و حقیقت جدل نکنیم و از تیر تهمتها که بی امان بسویمان روانه خواهد شد نهراسیم، نامزدهای انتخابات به جان هم بر آمده اند و چنگ بر روی هم می کشند، پرونده های یکدیگر را رو می کنند، از تهمت و توهین به رقیب ابایی ندارند و عده ای هم کف میزنند و سرود فتح می خوانند.
شان آدمی به خرد است و فرزانگی، نمی شود پشت نام مردم پناه گرفت و با دمیدن در کوره عواطف و هیجانات چند روزه؛ حقیقت مردمی و انسانیت را لوث کرد و از استدلال و عقلانیت گریخت و ادعای نجات مردم و جامعه را داشت. از مردم ابزار و نردبان ساخته اند تا گذشته خود را بپوشانند و خود و بستگانشان را بالا برند؛ معبدی از خود ساخته اند تا دیگران سر فرود آورند، آزادگی میفروشند و دین را به مزایده گذاشته و انقلاب و نظام را کاریکاتور کرده اند، فقر و محرومیت مردم را در لایه هایی از هیجان کاذب و آنارشیسم افسار گسیخته تبلیغاتی این روزها پوشانده اند و فردای بعد از انتخابات هیچ برنامه ای برای این همه جوان بیکار و زدودن زنگار محرومیت و کاستن مصیبتهای مردم ندارند.
اما چه باید گفت از انساننمایانی که ننگ نام انسانند.درندهخویانی که همدندان گرگانند
آنان که عشق و مهربانی را در دستهای کور کین کشتند!
آنان که انسان بودن خود را در پای این کشتند!
آنچه در این غائله معنا ندارد همانا آزادگی و هدفمند بودن و برنامه داشتن است، هیچ ارزشی در متن این حرکتهای کور و گاهی خشن و پرده دری ها وجود ندارد، هر یک با لشکریانش به میدان آمده و رجز می خواند و طوایف و خانواده ها را به جان هم انداخته اند و همچنان شکاف اغنیا و تهیدستان و چهره فقر و محرومیت را در آینده می توان دید.
تاسف از آن است که به اصطلاح نخبگانی! شیفته این موج هرج و مرج شده اند و پروایی هم ندارند که در شمار و یا کارگردان صحنه های بی مبالاتی فکری و لاابالی گری سیاسی به شمار آیند. آنچه در این نمایشهای انتخاباتی رخ می دهد و آن را می خواهند با شتاب و هیجان موجه کنند؛ عبور از همه قیود اخلاقی با پنهان شدن پشت نام مردم است.
آیا برای رسیدن به مجلس هر بی اخلاقی را میتوان مباح کرد، برای گروهی اخلاق جز محصول بورژوازی نیست و برای گروهی دیگر اخلاق فقط زمانی رجحان دارد و معنا می یابد که او را به قدرت برساند، گروهی عبور را در مبتذل سازی سیاست دیده اند و گروهی آمیزه ای تحریف شده از چپ و راست که خود هم نمی دانند چه ملغمه ای است را تبلیغ می کنند.
با عربده کشی و ایلغار فقط اوباش سر بر می آورند، فاجعه ای مهیب و رنج آور که در آینده؛ امنیت و اعتماد مردم را خدشه دار خواهد کرد و فقر مزمن و تمول مزمن و ناسامانی های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را در پی خواهد داشت.
حرکتهای کور و خشن نامزدها و برخی هوادارن آنها که محابا ندارند و پروای اخلاق و مسؤولیتپذیری در گفتار و کردارشان نیست و چیزی جز تخلیه عاطفی و هیجانی و رجزخوانی نمیدانند جفا در حق تمام جانهای عزیز و خردهای روشنی است که این روزها پای آرمانشان و دینشان و انقلابشان ایستاده اند تا تن به بیاخلاقی و ستم ندهند، جفا بر دین و نظام است.
نامزدها و ستادهایشان خرد پیشه کنند و بهوش باشند تا ساقیان منافق به جام مردم به جای باده؛ زهر نریزند و چشم بر واقعیتها باز کنند و مکارم اخلاق پیشه کنند تا جامعه و مردم در معرض مسموم شدن و صدمه دیدن قرار نگیرند.
مردم و عقلا هم هشیار باشند تا در رای خود که امانتی است و می خواهند ادا کنند خطایی نباشد.
از بزم سیه دستان هرگز قدحی مستان زهر است اگر آبی در کام چکانندت
در گردنت از هر سو پیچیده غمی گی تا در شب سرگردان هر سو بکشانندت
تو آب گوارایی جوشیده ز خارایی ای چشمه مکن تلخی ور زهر چشانندت
چون مشک پراکنده عالم ز تو آکنده گر نافه نهان داری از بوی بدانندت