«زندگی قرآنی» داشتن چگونه ممکن است؟ آیا زندگی ما قرآنی است؟ آیا با قرآن زندگی کردن سبک و شیوهی زندگی ماست؟! آیا قرآن برای زندگی کردن راهکار و برنامه دارد؟!...
آیا زندگی ما قرآنی است؟
قرآن کتاب آسمانی و دستور جامعه دین اسلام است که کار خود را که هدایت به مستقیمترین و استوارترین آیین و دین است به خوبی انجام داده است و از نظر اعتقاد و اخلاق و برنامههای عملی کمترین کوتاهی نکرده است و همه چیز را به طور روشن بیان نموده است.
اما آیا ما نیز به عنوان یک امت اسلامی و به عنوان یک مسلمان به وظیفهی خود عمل کرده و خود را تابع و پیرو قرآن نمودهایم؟! قرآن از ما خواسته تمام شئون زندگی خود را از حیث اعتقاد و اخلاق و عمل با آیات شریفهاش منطبق سازیم و اگر چنین نکنیم نسبت به قرآن جفاکار شدهایم!
زندگی قرآنی یعنی چه؟!
اگر آیات قرآن را خوب بخوانیم و سورههای آن را حفظ کنیم و حتی تفاسیر را به خوبی بدانیم و بتوانیم برای دیگران بیان کنیم، باز هم نمیتوانیم ادّعا کنیم که زندگی ما قرآنی شده است. البته همه این کارها خوب است امّا همه اینها فقط مقدماتی هستند برای آغاز یک زندگی قرآنی وگرنه حفظ و خواندن و قرائت و تفسیر قرآن همگی نمیتوانند هدف واقع شوند بلکه خودشان مقدمات زنگی قرآنی داشتن است. زندگی قرآنی داشتن یعنی یک آیه از قرآن گرفتن و یک گوشه از زندگی را با آن آیه تطبیق دادن و ساختن! در این صورت است که زندگی قرآنی میشود و ارزشمند نزد خداوند متعال وگرنه حفظ کردن تمام آیات قرآن و یا نیکو و با قرائت و صوت خواندن همه سورههای قرآن بدون انطباق اخلاقی و عقیدتی و عملی آیات با زندگی، ارزشی ندارد!
دستورالعمل جامع قرآنی شدن!
در روایات آمده که مرد عربی خدمت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) رسید و گفت: یا رسول الله! من در بیابان زندگی میکنم و نمیتوانم مکرراً شرفیاب حضور گردم و کسب فیض کنم. به من دستور جامعی عنایت کنید که مبنای کارم باشد. رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) دو آیه از سوره زلزال را که از سورههای کوتاه قرآنی است به او تعلیم نمودند:«فمن یعمل مثقال ذرّةٍ خیراً یره و مَن یعمل مثقال ذره شرعاً یره؛ هر کس به قدر سنگینی یک ذره کار نیک انجام دهد آن را در روز جزا میبیند و هر کس به قدر سنگینی ذرهای کار بد انجام دهد آن را در روز جزا میبیند.» (زلزال / 8-7) آن مرد آیات را یاد گرفت و گفت همین مرا بس است و برخاست و از خدمت رسول الله(صلی الله علیه و آله) مرخصّ شد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «انصرف الرّجل و هو فقیه؛ مرد فقیهی شد و رفت.»
فقیه شدن برای داشتن زندگی قرآنی!
کلمه فقیه در اصطلاح به کسی گفته میشود که پس از طی مراحل علمی دارای ملکهی استنباط احکام از کتاب و سنت شده است ولی در لغت به معنای «وظیفه شناسی در امور دینی» است در این کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد آن مرد اعرابی منظور معنای لغوی آن است یعنی آن مرد اعرابی با یاد گرفتن همین دو آیهی کوتاه از قرآن به وظیفهی دینی خود آشنا شد و فهمید کوچکترین کار از نیک و بد در روز جزا مورد حسابرسی قرار میگیرد و تصمیم گرفت بر اساس همین مقدار از عملش رفتار دینی و شرعی داشته باشد و لذا رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) در مورد او فرمودند: فقیه شد.
لازم به ذکر است که فقیه اصطلاحی کاری بس سخت و دشوار است که هر کس به راحتی نمی تواند به آنجا برسد. و باید سالها درس بخواند و تفحص و بررسی داشته باشد تا فقیه در دین شود.
فقیه شدن از نظر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) همان است که انسان به وظیفهی خود در دین آشنا شود و بر طبق آن عمل نماید، هر چند عملش منحصر به چیز آیه از قرآن باشد! و در این صورت است که زندگی قرآنی برای انسان معنا پیدا میکند!
- ما چقدر در آیات قرآنی فقیه شدهایم؟!
- چقدر زندگی ما قرآنی شده است؟!
- آیا قرآن را در زندگی همراه داریم؟!
سخن پایانی...
زندگی قرآنی داشتن زندگی بر اساس فرامین قرآنی است و احساس وظیفه دینی کردن و فقیه شدن در دین تنها با تدبّر و تأمل در قرآن و عمل بدان حاصل میشود. حف1 قرائت و تفسیر و... قرآن همگی مقدمات قرآنی شدن زندگی ما باید باشند که همان عمل به دستورات قرآنی است.
زندگیتان قرآنی باد!